مدرسهٔ اپتیک

برخی از خطاها و گزاره‌های نادرست رایج

  1. عدم تمایز میان «سرعت نور» و «سرعت انتشار نور»
    خلط مفاهیم

  2. نور (یا موج الکترومغناطیس) برای انتشار نیاز به محیط ندارد.
    باور غلط، ادعای متناقض و بی‌مبنا

  3. هیچ کس قادر به فهم مکانیک کوانتومی نیست، چون غیر قابل فهم است.
    ادعای بی‌مبنا، بازارگرمی و عوامفریبی

  4. تصویر مکانیکی از انتشار نور
    تصویر غلط، خطای آموزشی

  5. توصیف رایج از پاشندگی نور در منشور
    توصیف غلط، خطای آموزشی

  6. جواب‌های تحلیلی «دقیق» و جوابهای عددی «تقریبی» هستند.
    گزارهٔ نادرست، باور ضمنی و پنهان

  7. یکی پنداشتن «مهبانگ» و ابتدای خلقت
    باور مغالطه‌آمیز

  8. خداوند تاس نمی‌اندازد!
    بیان مغالطه‌آمیز و عوامفریبانه، باور غلط و بی‌مبنا

  9. «تخصص‌گرایی» لازمهٔ گسترش علم است، دیگر نمی‌توان «بحرالعلوم» داشت.
    باور غلط

  10. تنها عامل تغییر در موجودات زنده (و در مواردی سیستم‌های غیرزنده) تکامل تکوینی است.
    باور غلط و ناقص

  11. محرک اصلی پیشرفت نظریات فیزیکی «پژوهش» است (نادیده انگاشتن نقش آموزش در نظریه‌پردازی)
    باور ناقص


  • بازدید: 176


مقدمه و طرح کلی

معمولاً تصور می‌شود که هر نظریهٔ علمی (به عنوان مثال نظریات فیزیکی و یا بطور خاص یک نظریهٔ اپتیکی) ساختاری کاملاً منسجم، جا افتاده و بدون ناسازگاری دارد. این اولین خطای رایجی است که باید تصحیح شود. هر نظریهٔ فیزیکی مبتنی بر مجموعه‌ای از پیش‌فرض‌ها و یا اصطلاحاً اصول موضوعه (یعنی فرض‌های وضع‌شده یا قراردادی) است که در بسیاری از موارد در هنگام بیان آن نظریه یا کاربردهای آن به دست فراموشی سپرده می‌شوند و یا نتایجی گرفته می‌شود که بدون لحاظ کردن این پیش‌فرض‌ها بوده است. بنا بر این لازم است با طرح پیش‌فرض‌ها، محدودیت‌ها و بیان قلمرو صدق و حدودِ اعمال آن نظریه، محدودهٔ کفایت نظریات روشن شود و ناسازگاری‌ها و احتمالاً تناقضات بطور واضح‌ بیان شود.

علاوه بر این در هر نظریهٔ علمی موارد و سئوالات زیادی وجود دارد که نظریه راجع به آنها سخنی ندارد، اگر چه پاسخگویی به این موارد در آن چارچوب ضروری بوده است. به عبارت دیگر تقریباً همهٔ نظریات علمی ناقص هستند. این امر به خودی خود ایرادی نخواهد داشت اگر این موارد نقص به صراحت مطرح شوند. ایراد اساسی این است که معمولاً هر دانشمندی که قصد توصیف نظریه را دارد، سعی می‌کند از استنباط خود و یا سایر منابع برای این سئوالات بدون جواب روشن، پاسخ‌هایی عنوان کند. این پاسخ‌ها بتدریج بخشی از نظریه قلمداد شده و به یک خطای رایج تبدیل خواهند شد و به عنوان یک کلیشه هیچگاه مورد نقد قرار نمی‌گیرند. عملاً ما یک نظریهٔ فیزیکی داریم که بر خلاف تصور رایج چندان هم شسته و رفته نیست و حاوی ناسازگاری و نقائص عدیده است. از این نظریه، خوانش‌های مختلفی بوجود می‌آید. هر کدام از این خوانش‌ها، روایتی را می‌سازند که سعی کرده است چاله‌های نظریهٔ اصلی را بنحوی پر کند. این رفوکاری‌ها، تنها به رفع همان زدگی در بافت نظریه محدود نمی‌شوند و همراه خود نتایجی را به نظریه اضافه می‌کنند که هیچ پشتوانه تجربی یا نظری ندارند اما بتدریج به عنوان واقعیت‌هایی بدیهی فرض می‌شوند.

علل شکل‌گیری باورهای غلط و خطاهای رایج به این مورد ختم نمی‌شود. مشکلات عدیدهٔ دیگری مانند گذار بین نسلی دانشمندان یک حوزه بخصوص وقتی که با یک گذار پارادایمی همزمان می‌شود (مانند اوایل قرن بیستم)، تحولات اجتماعی و دگرگونی در سایر حوزه‌ها، تغییر نگرش فلسفی، الزامات ایفای نقش دانش‌پیشه‌گی در دوران مدرن و از همه مهمتر مشکلات ساختاری و کفایتی سیستم آموزش و انتقال دانش، شیوع باورهای غلط و نه چندان درست را اجتناب‌ناپذیر می‌کند.

هدف از این بخش، بررسی و موشکافی پاره‌ای از خطاهای متداول در حوزه‌ٔ علوم و مهندسی است. سعی خواهد شد تا با واکاوی اشتباهات یا سوء فهم‌هایی که در برداشت‌های متداول از یک نظریهٔ علمی وجود دارد، به درکی صحیح‌تر و شفاف‌تر از مفاهیم مطرح شده در آن نظریه برسیم.

با توجه به اینکه این بحث نیاز به مقدمه‌چینی و طرح مباحث عدیده‌ای دارد، سعی خواهد شد با روشی متفاوت به موضوع نزدیک شویم. در ابتدا تعدادی از خطاهای رایج به عنوان مثال‌های گویا طرح و واکاوی خواهند شد. این مثال‌ها انواع مختلف خطاها را در بر می‌گیرد. پس از طرح این خطاها، به امید خدا در پایان کار جمع‌بندی و فرمول‌بندی مسئله با طرح مقدمات و مبانی آن عنوان خواهد شد.

در صفحهٔ فعلی، مثال‌هایی بصورت فهرست‌وار آورده شده‌ تا دیدی کلّی از موضوعات را بدست دهد. در زیر هر عنوان با رنگ قرمز خطا یا خطاهای اصلی ذکر شده است. بتدریج همهٔ آنها بصورت مبسوط مورد بررسی قرار خواهند گرفت که در هر مورد، لینک عنوان مربوطه فعال شده و به صفحهٔ توضیحات کامل هدایت خواهد شد. اگر چه با گذر زمان این فهرست کامل‌تر خواهد شد، اما حتی این فهرست‌ کوچک هم نشان‌دهندهٔ حجم بالای خطاهای رایج در حوزه‌های علمی است. خطاهایی که عدم توجه به‌ آنها نتایج نظری و عملی بسیاری داشته است.

علل شکل گیری باورهای غلط و خطاهای رایج

  1. عدم تعریف مفاهیم اولیه یا ارائهٔ تعاریف غلط یا ناقص
  2. عدم توجه به محدودهٔ صدق و نیز میزان کفایت یک نظریهٔ علمی
  3. ورود کلیشه‌های با منشاء مبهم
  4. رسوبات نظریات و پارادایم‌های قبلی که با نظریه مورد بحث در تضاد یا تناقض هستند.
  5. تصورات باقی‌مانده از دوران گذار پارادایمی
  6. عدم همسویی با تحولات مفهومی و روشی
  7. جعل تاریخچه‌های نیمه افسانه‌ای در ارتباط با چگونگی شکل‌گیری نظریه
  8. ابهام‌آفرینی عمدی دانشمندان آن حوزه
  9. وسوسهٔ بیان‌های اغراق‌آمیز و ژورنالیستی از یک نظریه
  10. بازارگرمی دانشمندان و راویان یک نظریه
  11. قبیله‌گرایی در جامعهٔ علمی مورد نظر
  12. خطاهای آموزشی ناشی از:
    • ساده‌سازی بیش از حد در طرح مطالب
    • مغلق‌گویی و بیان نمایشی به هدف ایجاد حیرت در مخاطب
    • بیان یک نظریه با روش تاریخچه‌ محور
    • عدم تسلط کامل مدرسان و محققان آن حوزه به مبانی مطالبی که ارائه می‌دهند
    • عدم آشنایی مدرسان با ابزارهای بنیادین و ضروری نظیر روش‌شناسی (متدولوژی)، شناخت‌شناسی (اپیستمولوژی)، فلسفهٔ علم و تاریخ علم

انواع خطاها

  1. درهم‌آمیختگی یا خلط مفاهیم
  2. باورهای نادرست یا بی‌مبنا
  3. باورهای غلط پنهان یا ضمنی
  4. تصویرهای مبهم
  5. تصویرسازی‌های نادرست و/یا غیر ضروری
  6. باورهای متناقض
  7. روش‌های نظری و عملی نابجا
  8. خطاهای روشی (مغالطه‌های روش‌شناسانه)
  9. خطاهای شناختی (مغالطه‌های معرفتی)
  10. خطاهای آموزشی

ارسال نظرات

لطفاً نظر، سئوالات و پیشنهادات خود را از طریق فرم زیر یا از طریق ارسال نامه به آدرس info@kermanoptics.ir مطرح کنید.

Kerman Optics, 2020.
All rights are reserved.
M. Shojaei
kermanoptics@protonmail.com

مدرسهٔ اپتیک، کرمان، ۱۳۹۹
کلیهٔ حقوق محفوظ است.
محمد شجاعی
info@kermanoptics.ir